سرخط خبرها
بررسی مشارکت سیاسی زنان | مسائل زنان ایرانی متفاوت با سایر کشورهاست

بررسی مشارکت سیاسی زنان | مسائل زنان ایرانی متفاوت با سایر کشورهاست

  • کد خبر: ۲۳۵۹۳۰
  • ۰۷ تير ۱۴۰۳ - ۱۱:۳۶
زنان به عنوان نیمی از جامعه نیاز‌های متعددی را در عرصه‌های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی دارند که با وجود یگانگی ظاهری این نیاز‌ها در جوامع مختلف، تفاوت‌های محتوایی آن در جامعه ایرانی مشهود است به طوری که برای حل مسائل حوزه زنان نیازمند نگاهی متفاوت و مسیر نو هستیم.

به گزارش شهرآرانیوز، مشارکت سیاسی اقشار مختلف به ویژه بانوان در انتخابات از موضوعات مهمی است که این روز‌ها و در آستانه انتخابات چهاردهمین دوره ریاست جمهوری به یکی از موضوعات اساسی تبدیل شده و کارشناسان و نخبگان در این خصوص به اظهار نظر و ارائه راهکار می‌پردازند.

اینکه نامزد‌های انتخابات چه دیدگاهی درباره زنان و خواسته‌های آنان دارند، یک محور این بحث‌هاست و اینکه جامعه زنان چه انتظاراتی از رئیس دولت آینده دارد، محور دیگر این مباحثات را تشکیل می‌دهد، اما آنچه این دو مسیر را به هم پیوند می‌زند، نزدیک بودن نگاه نامزد‌ها به خواسته‌های زنان جامعه است و اینکه چه برنامه‌هایی برای ارتقای جایگاه زنان در جامعه دارند.

در این راستا، نخستین نشست از سلسله نشست‌های ویژه انتخاباتی خط که با موضوع مشارکت سیاسی در خانه اندیشه‌ورزان برگزار شد، به موضوع زنان اختصاص داشت؛ فاطمه محمدی پژوهشگر اجتماعی حوزه زنان در این نشست اظهار داشت: معتقدم سیاست امری مردانه است و مشارکت سیاسی نه‌تن‌ها در ایران بلکه در تمام کشور‌ها به همین منوال است، اینکه بخواهیم بگوییم در کشور‌های در حال توسعه این عمل به زمختی یا مردسالارانه پیش می‌رود، را ظلم به کشور‌های در حال توسعه می‌دانم، در نتیجه در کشور‌های مدرن و توسعه یافته و پیشرفته هم سیاست امری مردانه است.

وی با بیان اینکه مشارکت زنان در نظام سیاسی امر سخت و شاید ناممکن و زمانبر است، افزود: اعتقادی به این ندارم که در ساحت جمهوری اسلامی ایران در این حوزه عقب مانده‌ایم یا اتفاق تلخی را تجربه می‌کنیم چرا که در همه کشور‌های دنیا در عرصه سیاست به زنان با یک مدل نگاه می‌شود.

محمدی ادامه داد: در نظام جمهوری اسلامی تفاوت‌هایی را با نظام غرب و شرق داریم و مسائل زنان در ایران را باید در بستر شرایط موجود کنونی ببینیم، اینکه یک سری از شاخصه‌های بین‌المللی را در نظر بگیریم و آن را ایرانی‌سازی کنیم، امر درستی نیست، چراکه پرسش اینجاست مگر در ساحت حکمرانی یا در باقی مفروض‌ها چقدر شاخصه مشترک داریم که عادت کرده‌ایم که مباحث زنان را به این مسائل گره بزنیم.

به گفته وی، زنان در عرصه کارزار سیاسی مشکل بیشتری دارند چراکه قدرت چانه‌زنی آنان ضعیف‌تر است و اصلا اجازه چانه‌زنی به آنان نمی‌دهیم؛ زنان محدودیت‌هایی را دارند که مردان با چنین شرایطی روبه‌رو نیستند.

به اعتقاد این فعال حوزه زنان، این ذهیت که سیاست امری مردانه است از دوران کودکی در ذهن دختران نهادینه می‌شود، این را می‌توان به تابو‌هایی شباهت داد که در کودکی نسبت به یک سری از مسائل در دختران شکل می‌گیرد و یک ترسی در آنان نسبت به مسائل سیاسی شکل گرفته است.

متین رمضانخواه دیگر پژوهشگر اجتماعی در حوزه زنان نیز برای توضیح درباره مشارکت سیاسی، به آمار مربوط به شکاف جنسیتی در جهان در حوزه‌های اجتماعی استناد کرده و می‌گوید: در سال ۲۰۲۳ میلادی نزدیک به ۶۸.۴ درصد با وضعیت شکاف جامعه جهانی روبه‌رو هستیم؛ زنان در شاخص‌های حوزه شکاف جنسیتی، در حوزه آموزش ۹۵ درصد، دسترسی به حوزه سلامت و بهداشت ۹۶ درصد و مشارکت اقتصادی ۶۰ درصد سهم دارند، اما در شاخص مشارکت سیاسی تنها سهم ۲۲ درصدی را به خود اختصاص داده‌اند.

به اعتقاد او، این ارقام در ایران نیز در حال بازتولید است؛ سهم زنان در حوزه نمایندگی مجلس ۵.۶ درصد است و حدود ۹۴ درصد این بستر متعلق به آقایان است. شکاف جنستی در این حوزه نزدیک به ۸۸ تا ۸۹ درصد برآورد می‌شود.

وی با بیان اینکه در حوزه وزارتخانه‌ها و مناصب دولتی هم وضعیت به همین منوال است، افزود: در حوزه وزارتی این سهم ۵ به ۹۵ است که شکاف ۹۰ درصدی را میان زنان و مردان ایجاد کرده است. اگر با این الگو نگاه کنیم، وضعیت متفاوتی را از وضعیت جهانی نداریم و حضور زنان به عنوان کنشگران سیاسی نیازمند بسترسازی‌هایی است که هم در سطح جهانی و هم در ایران اتفاق نیفتاده است.

رمضانخواه ادامه داد: زنان در بستر ایران در هر جایی که شرایط برایشان فراهم شده و روزنه‌ای گشوده است، خودشان به میدان آمده و فضا را به دست گرفته‌اند، این موضوعی است که در ادوار تاریخی مشروطه هم شواهد آن را می‌بینیم؛ در ابتدای ایجاد فضای مطبوعات در دوران مشروطه، نشریه‌های بسیاری را همچون نشر شکوفه داریم که روایت‌های زنانه مهمی در حوزه اخلاق، آزادی و کنشگری‌های سیاسی بیان می‌کند.

وی با اشاره به نامه مورگان شوستر درباره اولین بازدیدش از ایران، گفت: یکی از مهمترین روایت‌هایش درباره زنان ایرانی است؛ زن ایرانی را با زن غربی مقایسه می‌کند و تاکید دارد با وجود احساس جهانی درباره اینکه زن ایرانی در فضای خفقان آلودگی زندگی می‌کند، با باز شدن اندک فضایی در انجمن‌ها و گروه‌ها زنان مشارکت می‌کنند.

این پژوهشگر حوزه زنان ادامه داد: در وضعیت امروز هم با همین وضعیت روبه‌رو هستیم، زنان آنجایی که خودشان کنشگران تن به تن بوده‌اند، به راحتی توانسته‌اند به یک موازنه و تساوی برسند.

زنان از کنشگری سیاسی دور هستند

در ادامه این نشست؛ فاطمه محمدی از فعالان اجتماعی حوزه زنان با بیان اینکه در حوزه زنان با فقر معنا و مفهوم مواجه هستیم، گفت: یک نگاه غرب‌دوستانه داریم که معتقدم از زمان اصلاحات آغاز و تعاریفی در حوزه زنان وارد ساختار‌های نظام اجتماعی شد؛ بر این اساس، همیشه تلاش کرده‌ایم که بگوییم که در جهان غرب همه موارد مدرن و توسعه یافته است و زنان به عالی‌ترین شکل ممکن در حال فعالیت هستند.

محمدی با بیان اینکه جامعه‌پذیری سیاسی جامعه زنان اهمیت دارد، اظهار داشت: مشارکت بخش کوچکی از جامعه‌پذیری سیاسی است و اکنون در جامعه‌پذیری زنان دچار اختلال هستیم. اساسا پذیرش سیاست برای آنان سخت است و مشارکت بحث کوچکی است، آنچه اتفاق افتاده این است که زنان از عرصه کنشگری سیاسی دور هستند و مشارکت سیاسی آنان ضعیف است.

این پژوهشگر اجتماعی حوزه زنان تاکید کرد: مشارکت به این معناست که در انتخابات‌ها یادمان می‌افتد که زنان هم هستند؛ در هر انتخابات می‌گویند که اینها در انتخابات مجلس نامزد شوند، در سبد رای موثر هستند، پس برویم سراغشان و به این ترتیب جریانات انقلاب و اصلاح‌طلب هرکدام به شیوه‌ای از آنان استفاده می‌کنند.

نرخ مشارکت اقتصادی زنان پایین است

در ادامه این نشست رمضانخواه به عنوان پژوهشگر اجتماعی ریشه‌های مشارکت پایین سیاسی زنان را در نگاه جامعه به کارکرد و فعالیت زنان جست و جو کرد و اظهار داشت: چیزی که غرب را برای زنان و مردان جامعه جذاب و کم مشکل‌تر جلوه می‌دهد، بیشتر به احساس افراد برمی‌گردد، در واقع فرد احساس می‌کند زن غربی دارای یک سری حقوق است که می‌توان از آنان به عنوان حق زندگی کردن نام برد.

وی ادامه داد: این مساله در شرایطی صورت می‌گیرد که در حوزه مشارکت سیاسی زنان چندان تفاوتی با غرب ندارند، در نتیجه آن چیزی که غرب را در این زمینه متفاوت می‌سازد، بیشتر از اینکه به عدد و رقم مربوط باشد، به احساس محرومیت برمی‌گردد.

وی با اشاره به موضوع احساس محرومیت و شنیده نشدن صدای افراد، افزود: ۹۷ درصد جامعه ایران مادری را فضیلت می‌دانند، اما تمایل به فرزندآوری ۵۰ درصد است.

رمضانخواه ادامه داد: ۲۴ درصد زنان اعلام می‌کنند که نمی‌خواهند فرزند داشته باشند و ۱۶ درصد اعلام می‌کنند که تعداد فرزندانشان برایشان کافی است؛ از این عدد ۹۷ درصد تا ۲۴ درصد فاصله‌ای وجود دارد که بیش از اینکه این رقم به احساس افراد از شرایط موجود در زندگی برمی‌گردد. در واقع افراد احساس می‌کند که صدایش شنیده نمی‌شود و آن چه می‌خواهد عملیاتی نمی‌شود.

این پژوهشگر اجتماعی با بیان اینکه یکی از موضوعاتی دیگر در حوزه زنان به اشتغال آنان باز می‌گردد، گفت: ۷۷ درصد جامعه در نظرسنجی سال ۱۴۰۲ اعلام کردند که موافق کار کردن زنان هستند در حالی که نرخ مشارکت زنان در کار با وجودی که ۵۰ درصد فعال کشور را زنان تشکیل می‌دهند، تنها به ۱۴.۲ درصد می‌رسد.

رمضانخواه افزود: در واقع یک پنجم کل جمعیت اقتصادی ایران متعلق به زنان است و این به مشارکت کلی زنان در حوزه اقتصاد برمی‌گردد یا ۶۷ درصد جامعه معتقد است که حق طلاق باید میان زن و مرد به صورت مساوات باشد. یا در حق برابری ارث حدود ۷۶ درصد جامعه به آن باور دارد؛ بنابراین ما در یک جای دیگری ایستاده‌ایم و با دخالت‌هایی باعث شدیم زنان فکر کنند که در یک جامعه برابر زندگی نمی‌کنند. این احساس البته مختص به زنان نیست.

وی با بیان اینکه وقتی همین احساس تکرار می‌شود با موضوع طرد اجتماعی روبه‌رو می‌شویم، به پژوهش‌های صورت گرفته اشاره کرد و افزود: امروز ۷۵ درصد جامعه معتقد است که بدون پول و پارتی نمی‌تواند حقش را بگیرد و ۶۶ درصد جامعه معتقد است که دولت و حاکمیت به طور برابر به آنان نگاه نمی‌کند و ۷۰ درصد جامعه معتقد است که قانون به صورت عادلانه در جامعه اجرا نمی‌شود.

وی با اشاره به ساختار طرد اجتماعی، گفت: طرد اجتماعی همان کاری را با شما می‌کند که وقتی شما با درد فیزیکی روبه‌رو می‌شوید؛ برای مثال اگر شما دستتان بشکند، دچار یک درد فیزیکی می‌شوید و همان بخشی از ذهنتان درگیر آن می‌شود که شما در طرد اجتماعی با آن مواجه می‌شوید. با این تفاوت که شما وقتی دستتان می‌شکند، یکبار آن درد را تجربه می‌کنید و وقتی بعداً یاد شکستن دست خود می‌افتید دیگر آن درد را حس نمی‌کنید، اما در طرد اجتماعی بخشی از روان آدم‌ها را تحت تاثیر قرار می‌دهد که مجدداً وقتی آن را به یاد می‌آورید، دوباره آن طرد، کنار گذاشته شدن را حس می‌کنید

این پژوهشگر اجتماعی ادامه داد: وقتی زنان سال‌ها تلاش کرده‌اند که کنشگری‌هایی را در موضوعات مختلف انجام دهند و بار‌ها و بار‌ها وقتی به یاد آن می‌افتند، همان میزان خشم را در درون خود حس می‌کنند؛ از طرفی طرد اجتماعی امری مُسری است و شما همذات پنداری را در اینجا انجام می‌دهید. به همین خاطر استمرار و انتقال موجب می‌شود که زنان و مردان ایرانی با وجودی که برابری را در شاخص‌های جهانی می‌بینند، اما این حس نابرابری و بی عدالتی در آنان ضریب می‌گیرد.

زن ایرانی طی سال‌های گذشته به عرصه کنشگری وارد شده است

در ادامه، فاطمه محمدی با بیان اینکه خیلی دلمان می‌خواهد زن ایرانی را یک زن طردشده، ناموفق و رنج کشیده معرفی کنیم؛ گفت: ممکن است زنان انتقاداتی را به ساختار اجتماعی کشور داشته باشند و حتی احساس کنند که به حق خودشان نرسیده و با اجحاف روبه‌رو شده‌اند. من این را رد نمی‌کنم، اما این احساس که فکر کنیم زن در نظام جمهوری اسلامی جایگاهی ندارد، نگاه غلطی است.

این فعال اجتماعی تاکید کرد: زنان در دولت‌های مختلف پست‌های متفاوتی را داشتند که در حوزه‌های مهمی هم تاثیرگذار بوده‌اند.

وی افزود: زنان زیادی در ساحت علمی پیشرفت‌های بسیاری را در سطح کلان داشتند، در سطح علمی دانشگاه‌ها یا در حوزه پزشکی، جراحان زن موفقی داریم که فعالیت گسترده‌ای را دارند؛ اینکه بخواهیم اینطوری ارزیابی کنیم که، چون زنان در عرصه سیاسی ضعیف هستند، تعدادشان کم است و پس اینکه زنان ایرانی احساس نابرابری می‌کنند، غلط است. من فکر می‌کنم اینها تعابیری است که هم ساحت علمی ما را دچار آسیب کرده و هم اینکه نظام حکمرانی ما را دچار ایراد می‌کند.

محمدی ادامه داد: متاسفانه دوست داریم که در این اشتباهات غرق شویم، سیاه‌نمایی‌هایی انجام دهیم که تنها مختص به قشر زنان نیست؛ نقد اگر وجود دارد، جنسیت‌پذیر نیست و خیلی از آقایان هم چنین نگاهی را ندارند که در عدالت محض در حال کار کردن هستند؛ آن دسته از زنانی که به ساختار نقد دارند، هم چنین احساسی ندارند.

وی با بیان اینکه حکمرانی را در نگاه رهبری تعریف می‌کنم و اعتقاد دارم که ما یک فردی را در راس این حکومت داریم که سیاست‌های کلی نظام بر مبنای نگاه او برنامه‌ریزی می‌شود؛ خاطر نشان کرد: اگر تمام گفتمان امامین انقلاب به صورت خاص رهبر معظم انقلاب را بررسی کنیم، در هیچ قسمت به این نمی‌رسیم که ایشان بگویند که زن نباید مشارکت یا فعالیت اجتماعی داشته باشد؛ در تمامی سخنرانی‌های ۲ سال اخیرشان تاکید دارند که خانه‌داری در خانه ماندن نیست، تاکید دارند که زن محور تحول و محور اصلی خانواده است، اساسا هویتی را تعریف می‌کند که در نظام اجتماعی هم باید همین نگاه اجرایی شود.

وی افزود: سیاستمداران و مدیران ما در لایه‌های کلان چه در طیف انقلابی و چه در طیف اصلاح‌طلب نتوانسته‌اند این مفروضه را به طور درست در ساختار پیاده‌سازی کنند، در نتیجه این به معنای آن نیست که حکومت و حکمرانی برای زنان برنامه ندارد. اگر در ساحت قوه مجریه فردی را داریم که مدیریتش لنگ می‌زند و منویات رهبری را اجرا نمی‌کند، دلیل بر این نیست که ساحت حکمرانی دارای ایراد است و باید بپذیریم که برخی از سیاستمداران ما فهم درستی از جایگاه زنان در نظام اجتماعی ندارند.

زنان خواهان کنشگری در جامعه هستند

رمضانخواه دیگر پژوهشگر اجتماعی نیز با تاکید بر اینکه زن ایرانی در طی این سال‌ها به جلو آمده و توانسته عرصه کنشگری خودش را داشته باشد؛ گفت: نرخ باسوادی زنان قبل از انقلاب ۳۵ درصد بوده در حالی که در سال ۱۴۰۱ نزدیک به ۹۵درصد بوده است.

وی ادامه داد: در حوزه مشارکت زنان و دسترسی آنان به آموزش عالی در قبل از انقلاب ۲.۱ درصد بوده، اما در سال ۱۴۰۱ نزدیک به ۴۱.۲ درصد بوده است. در واقع نزدیک به بیست برابر شده است. ما در سال ۱۴۰۱ نزدیک به ۵۶ درصد دانشجویان ما از خانم‌ها هستند و هرچقدر به سمت مقاطع تحصیلات تکمیلی می‌رویم تعداد زنان بیشتر است.

وی افزود: در سال ۱۴۰۰ تنها هزار و ۱۲۱ نفر قاضی، ۴ سفیر، ۳ فرماندار، ۸ شهردار و ۵۲ بخشدار از زنان داشتیم. در چنین فضایی می‌توان گفت که از پتانسیل زنان استفاده نشده است.

رمضانخواه افزود: داده‌هایی که من به آن اشاره کردم، نمادی از وضعیتی است که جامعه به ما القا می‌کند؛ من هم می‌توانم لیست بلندی از فرامین رهبری، سیاست‌ها و سند‌های چندصد صفحه‌ای اعم از سند و چشم‌انداز را در اینجا بیان کنم، اما موضوع این است که باید این سند‌ها پیاده‌سازی و عملیاتی شود و تا این اتفاق نیفتد، در ناعادلانه بودن وضعیت تغییری رخ نمی‌دهد.

رمضانخواه افزود: فکر می‌کنم الگوی همه زنانی که کنشگری فعال در عرصه دارند، بغض‌های خفته‌ای است که در درون خودشان دارند. حس‌های منفی که لزوماً ساختار باعث آن نیست و همین برخورد‌های سلیقه‌ای این حس را به زنان ما القا کرده است.

وی ادامه داد: در ساختار آموزش عالی، وزارت آموزش و پرورش یا وزارت بهداشت زنان فعال و باسابقه داریم، نباید این تعدادش را به چندنفر محدود کنیم. در نتیجه باید شرایط برابری باشد و از سطح کارشناسی و کف هرم قدرت از زنان حمایت و حفاظت کنیم.

حوزه زنان با فقر قانون مواجه نیست

در ادامه این نشست، محمدی با بیان اینکه افراد جامعه به خصوص زنان در مورد مسائل خودشان تصمیم‌گیر هستند؛ اظهار داشت: در یک دهه گذشته نگاه خانم‌ها به ساحت کاری و فعالیت اجتماعی نگاه دیگری بود، یکی از اولویت‌های اساسی دختران در آن زمان بحث ازدواج و بعد از آن مادر شدن بود، اکنون قطعا شما با یک نسل متفاوت روبه‌رو هستیم که اشتغال برایش اهمیت دارد، هویتی که در زن ایرانی وجود دارد و کما اینکه در تمامی زنان دنیا وجود دارد، ممکن است در طی سال‌های مختلف متفاوت باشد.

وی افزود: برخی از خانم‌ها دوست دارند که خانه‌دار باشند و سوال اینجاست که چرا خانه‌داری را به سمت فقر می‌بریم و بی ارزش می‌کنیم؟ کاری انجام داده‌ایم که طرف احساس خجالت می‌کند که خود را خانه‌دار بداند. چراکه ما به فعالیت اجتماعی بیشتر ضریب داده‌ایم. در نتیجه این نسبت را به هم زده‌ایم و ماهیت واقعی که حاکمیت نگاه حمایتگرانه به آن دارد را به این مساله تقلیل داده‌ایم که این افراد می‌خواهند زنان در خانه بنشینند و تنها فرزندآوری کنند.

وی افزود: در اینجا ما آن ارزش اصلی را کامل از بین برده‌ایم به دلیل اینکه فکر کرده‌ایم زنان کنشگری ندارند چراکه نتوانسته‌اند کرسی‌های بهارستان را دریافت کنند. در نتیجه توانایی‌های افراد را در نظر نگرفته‌ایم.

رمضانخواه نیز گفت: معتقدم که نه تنها در حوزه زنان بلکه در بسیاری از حوزه‌ها با فقر قانون مواجه نیستیم. موضوع این است که در ساختار اجرایی دچار ایراد هستیم. این آمار‌هایی که خدمت شما گفتم که جامعه احساس می‌کند حالش خوب نیست، به معنای آن است که همچنان امیدی به تغییر دارد. چون در همین شرایط می‌توانست پاسخی به این مسائل ندهد.

وی ادامه داد: اگر این فرض را بپذیریم ما با فقر قانون مواجه نیستیم. قطعا همه ما می‌توانیم لیست بلندبالایی را از قوانین ارائه دهیم، اما نکته این است که این قوانین باید اجرایی شوند. قانون باید در جایی بیاید که انعکاس دهنده نگاه مردم باشد، در این شرایط باید به حل مسئله بپردازد، یکی از اتفاقات خوب قانون ارتقای امنیت و حفاظت زنان از آسیب‌ها بود.

این فعال حوزه زنان خاطر نشان کرد: با مسائلی همچون خشونت خانگی، انواع و اقسام خشونت‌ها روبه‌رو هستیم که زندگی زنان را در روزمره دچار چالش کرده است؛ این یکی از قوانینی بود که سالهاست روی زمین مانده و اجرایی نشده است. من معتقدم کاش به توافقی برسیم که بگوییم بند‌های منازعه‌گرایانه آن حذف و سر بند‌هایی که همه بر آن توافق داریم، موافقت شود.

وی با بیان اینکه قوانین آمده‌اند که شرایط زندگی مردم را راحت‌تر کنند، گفت: اگر ما امروز اعلام می‌کنیم به عنوان افتخار جمهوری اسلامی که ۹۵ درصد زنان تحصیل‌کرده هستند، آن طرف به زن ایرانی نمی‌توانیم بگوییم که ازدواج کن، اما حق آموزشت در اختیار مرد باشد؛ در واقع قوانینی که زنان را در زیست روزمره‌شان درگیر می‌کند، را باید بازنگری کنیم.

رمضانخواه خاطر نشان کرد: اگر این قوانین با نیاز جامعه پیوند داشته باشد، خود جامعه هم برای اجرایی شدن آن تلاش می‌کند، هر دولتی که روی کار می‌آید باید به جامعه به صورت کل واحد نگاه کند، جامعه‌ای که صدا‌های متکثر دارد و کل هنر افرادی که در راس حاکمیت قرار می‌گیرند این است که از رادیکال‌ترین تا محافظه‌کارترین نگاه‌ها را بسنجد و رفتاری را انجام دهند که میزان سنجش اجتماعی و احساس حق برابری اجتماعی در همه افراد ایجاد شود.

منبع: ایرنا

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.